.... .... .... .... ....
.

يک خاطره از زندان شاه، بياد شهيد راه عقيده و آزادی، دکتر علی شريعتی


سال ۵۶ ۱۳بود . دربند دوم اوين زندان شاه فراری . در بند بودم.همان شاه شاهان. اعليحضرت همايونی . خدايگان . آريا مهر. و صاحب و بنيانگذار زندان اوين.
شکنجه گاه مخوفی که بسياری از روشنفکران و ايرانيان مبارزدر آنجا شکنجه شدند و سوختند و ناقص شدند و مورد تجاوز قرار گرفتند و تير باران گشتند.
دانشمندان و اميد های آينده ايران و ايرانی.
صبح زود که از اتاق بيرون آمدم. جو بند را بهم ريخته و غير عادی ديدم. زندانيان هم . ساکت و ناراحت بودند. علتش را از يکی از آشنايان همبند پرسيدم. با ناراحتی و غمزده گفت . ميگويند دکتر شريعتی را در لندن . شهيد کردند.
آه از نهادم برخاست. و نميدانستم . چه بکنم و چه بگويم. بد تر از همه اينکه . متوجه شده بود م . برای برگزاری مراسم. ميان زندانيان اختلاف افتاده است. که اغلب . مخالف اين مراسم بودند.
چون ساواک سر کوب ميکرد.و بيشتر با رهبران مجاهدين و نيروهای چپ تسويه حساب ميکرد. و اين داستان در زندان سابقه داشته است.
اما اهالی نجس پاکی که بيشتر با ساواک همکاری ميکردند. برای فشار بيشتر به مجاهدين و نيروهای چپ اصرار داشتند که چنين مراسمی بر گزار شود.
نيرو های انقلابی که دست ساواک و نجس پاکی هارا . خوب خوانده بودند. در مخالفت خود پايدار ماندند . و مراسمی بر گزار نشد. اما. در ميان افراد غوغايی بپا شده بود. همه زندانيان . از اين واقعه . بسيار متاثر و غمگين بودند. و معتقد بودند که . دکتر را به شهادت رساندند. هرچند . تعداد انگشت شماری که از ابتدا . ضد دکتر بودند. ميگفتند که . سيگار زياد باعث مرگش شده است. و در مقابل . زندانيان معتقد بودند که ساواک در اثر شکنجه روحی و جسمی درزندان و يا خوراندن دارو به او و يا با همدستی استعمار کهنه کار . جانش را گرفته است.
شهادت اين مرد اهل دانش و مبارزه و هشيار.چون سخنانش در حسينه ارشاد . در مردم اثر گزار بود . و چرخ ارابه انقلاب ضد درباری و ضد استعماری را تند تر کرده بود.
روانش شاد . يادش گرامی باد. که دردمند و درد آشنا بود . سوسياليتی خدا پرست . و هوادار مصدق بود و يار رزمندگان راه آزادی.

پيکرش را
از ديد خلق دزد يد ند
جلادان.
اما تفکرش
تا جاودانه
در قيام مردم محروم
چون چراغ راه
بر تاريکی ها
خواهد شوريد.

عباس علی آبادی
 1مرداد 1389

بازگشت